
درود میفرستم
وهزاران بار درود می فرستم
به لحظه ای که باتو پیدا شدم
وبه درخشیدن توزیستن گرفتم
صدای اشنای تو ارامم میکند
رفیق لحظه هایم
گاه گاهی که اندوهگینی
غم هزاران عالم بردلم مینشیند
وهرانگاه که لب میگشایی
به ترنم لبخند
میخواهم هزاران بار نباشم
تاشبنم لب های توجان بگیرد
وفزون تر میشود شادی هایم باگامهایت
وبرق نگاهت مراازلب زیستن بیرون میبرد
ومیبرد به عمق بی وزنی احساس
وعاشقترم میکند
که هزاران بارجان دهم به پایت
وهزاران بارببوسم خاک کف پایت
وبه اندازه همه ی دنیاها عاشق توباشم
وهرگاه دربگشایم به روی دیدارت
به اندازه همه ی احساس ها
بگویم جانم فدایت سید علی
ومیخواهم اسیر تنهایی های تنهای تنها باشم
تادر گوشه ای از قلبت احساس تنهایی نکنی
دوست دارم بمیرم صدهابار پس ازمردن
وباز زنده شوم وبمیرم
تانبینم که غم به تو مینگرد
وپاک کنم هر لحظه ای که
شوق دیدن تورا ندارد
به وسعت تمام لحظه هایم
شادی تورا ارزو دارم
"قاصدک"
نظرات شما عزیزان: